سمینار شناسایی و رتبه بندی موانع مربوط به پایداری در زنجیره تامین پزشکی بشردوستانه
مقدمه
مردم سراسر جهان هر روز با وقایعی روبرو می شوند که منجر به مرگ، آسیب و تخریب اموال و اختلال در فعالیت های روزانه می گردد. این تجارب ناخوشایند به عنوان بحران های طبیعی تلقی شده و آنچه هرساله باعث خسارات جبران ناپذیر به مردم و اقتصاد کشور می گردد زمین لرزه های مخرب و بحران هایی است که پس از وقوع آن رخ می دهد. آنچه مدیریت بحران را در حوادث طبیعی و بخصوص زمین لرزه تسهیل می کند وجود یک زنجیره یکپارچه از کلیه اجزاء و خدمات امدادی و بشردوستی است که به انسان های درگیر در حوادث ارائه می گردد و با زنجیره تأمین بشردوستانه معرفی می شود. وقوع فاجعه های طبیعی و انسانی همچون زلزله، سیل و فوران آتش فشان، سیر صعودی را نشان میدهند. گستردگی و شدت فاجعه ها و اثرات آنها به حدی است که صدمات فراوانی را به جان و مال انسانها وارد کرده و باعث توجه فراوانی در سطح جهان برای رویارویی با این فجایع شده است. کشور ایران نیز به علت شرایط جغرافیایی، یکی از کشورهای بلاخیز دنیا محسوب می شود و طبق بررسی های به عمل آمده، ایران در ردیف ۱۰ کشور اول حادثه خیز جهان است. از بین ۴۰ نوع حادثه شناخته شده در سطح جهان متأسفانه ۳۱ نوع آن در ایران احتمال وقوع دارد و مشخصا سه نوع بلای زلزله، سیل و خشکسالی بیشتر از سایر بلایا برای کشور ما خسارت بار بوده است. بر اساس اظهارنظر پژوهشکده مهندسی زلزله نزدیک به ۸۳٪ جمعیت کشور ایران در مناطق با خطر نسبی زمین لرزه زیاد و خیلی زیاد و ۵۰٪ در معرض خطر سیل قرار دارند (Altay and Green, 2006).
در واقع این سونامیها شواهدی را فراهم کرد که نشان داد اثربخشی کمکهای امدادی تا حد بسیار زیادی بهسرعت و کارایی لجستیک وابسته است و در نتیجه آگاهی از نقش کلیدی لجستیک در عملیات امدادی بشردوستانه افزایش یافت. بهطور مشخص مدیریت اثربخش و کارای زنجیره تأمین، به سازمانهای بشردوستانه کمک میکند تا بهترین استفاده از منابع را با تطبیق صحیح میزان عرضه موجود و نیازهای اولویتدار در کوتاهترین زمان ممکن تحت شرایط تأمین مالی محدود فراهم آورند. به دنبال وقوع فجایع، سازمانهای زیادی در پی کمک کردن به قربانیان بلایا هستند ولی مشکلاتی در هماهنگی بین آنها بوجود میآید. به همین دلیل متمایل شدن کشورها بالاخص کشورهای درحال توسعه آسیایی به موضوع مدیریت بحران و زنجیرههای تأمین بشردوستانه و لجستیک بحران در برنامهریزیهای اضطراری این کشورها و تلاشهای ویژه در این خصوص امری حیاتی و مهم بوده و لزوم انجام چنین تحقیقاتی در ایران نیز با علم به قرار گرفتن بر روی کمربند زلزله بیش از پیش مشهود است (Wassenhove, 2006).
توماس و همکاران (۲۰۰۵)، مدیریت زنجیره تأمین بشردوستانه را به صورت “فرآیند برنامه ریزی، اجرا و کنترل کار آمد، جریان و ذخیره سازی اثربخش هزینه، کالاها، مواد و اطلاعات مرتبط از منبع به نقطه مصرف به منظور کاهش زیان افراد آسیب پذیر و نیل به تمامی نیازمندیهای ذینفعان ” تعریف کرده اند.
لوی و همکارانش مدیریت زنجیره تأمین را “یک مجموعه از رویکردها که با هدف یکپارچگی کارایی تأمین کنندگان، انبارها و مراکز خرید استفاده میشوند، تعریف میکند. بهطوری که، کالا در حجم مناسب و درست، و مکان مناسب تولید و توزیع بشوند، بهعبارتی کاهش هزینههای گسترده سیستم سطح خدمات نیازمندیها را طبقهبندی میکند”. این مفهوم، وقتی برای عملیات امداد فجایع بکار میرود، زنجیره تأمین بشردوستانه نامیده میشود. مؤسسه فریتز این مفهوم را تحت عنوان فرآیند برنامهریزی، پیادهسازی و کنترل هزینه، جریان اثربخش و ذخیره کالاها و مواد و به همان نسبت اطلاعات مرتبط از نقطه منشأ به نقطه مصرف به منظور دستیابی به نیازهای ذینفعان نهایی تعریف میکند (Chakravarty, 2014).
بیان مساله
به دلیل افزایش وقوع حوادث و نیاز روبهرشد به کالاهای امدادی، زنجیره تامین بشردوستانه (HSC)[1] منبع مهمی برای فعالیت ناپایدار است. فعالیتهای کلیدی زنجیره تامین بشردوستانه عبارتند از عملیات جستجو و نجات، ارزیابی و برنامهریزی، مدیریت کارکنان و فعالیتهای مرتبط با خرید، نگهداری، انتقال و توزیع کالاهای امدادی. فعالیتهایی مانند مدیریت تدارکات کارکنان و کالاهای امدادی، ۸۰ درصد اقدامات امداد حوادث را تشکیل میدهند. تحویل محتاطانهی کالاهای امدادی تفاوت مهمی در نجات جان انسانها ایجاد میکند. نیازهای ضروری و متغیر قربانیان حوادث، نیازمند حجم عظیمی از تدارکات است. کالاهای امدادی به جای اینکه اغلب با در نظر گرفتن نیازهای واقعی قربانیان تامین شوند، از واکنشی احساسی نسبت به حادثه سرچشمه میگیرند. وجود این ناهماهنگی باعث جمعآوری کالاهایی با طول عمر کوتاه یا محدود در محل حادثه میشود. مدیریت کنونی فرآیندها برای این کالاها بیثبات است. ذخیره کردن این کالاها خطر قابل توجهی را برای محیطزیست محلی به وجود میآورد. بافو[۲] و لو[۳] (۲۰۲۰) گزارش دادهاند که ۳۵ درصد هزینههای معین شده برای تدارک کالاهای امدادی باید برای مدیریت پسماند هزینه شود. با در نظر گرفتن این آمار، مدیریت موثر و مداوم کالاهای امدادی، ضروری است (Buffoe and Luo, 2020).
اجزای مهم کالاهای امدادی شامل تامین آب، غذا، سرپناه، داروهای حیاتی و واکسنها هستند. در بین این عناصر، مدیریت محصولات پزشکی و دارویی (MPP)[4] ، چالشبرانگیزترین وظیفه است. شرایط لازم برای نگهداری و حملونقل محصولات پزشکی و دارویی، مجموعهی تامین کمکهای بشردوستانه را در موقعیت خاصی قرار میدهد. اثر زیانآور محصولات پزشکی و دارویی نامناسب برای مصرف کنندگان شامل مسئولیت دفع، طبقهبندی و نگهداری میباشد. اثر زیستمحیطی محصولات پزشکی و دارویی استفاده نشده که تا کنون پیشبینی نشده است، به طور گستردهای ناشناخته است. وجود داروهای نامناسب، دارای طول عمر کوتاه و با اسامی اشتباه یا نمونههای رایگان در شکل و اندازههای متفاوت، مانعی برای موقعیت کالاهای امدادی قابل استفاده محسوب میشود. اهدای داروهایی که ممکن است خطرناک، فاسد و یا جعلی باشند، میتواند باعث ازدیاد کالاهای پزشکی و دارویی شود که ممکن است در بازار سیاه عرضه شوند. نقص در آموزش، کمبود تجهیزات مناسب و وجود محصولات فاسد باعث تولید ضایعات بهداشتی میگردد. این مشکلات همچنین میتوانند باعث کمبود منابع حیاتی پزشکی و کمبود فضای نگهداری و انسداد شبکه شوند. حذف پسماند کالاهای موجود در انبارها، همچنان به عنوان فعالیتی چالش برانگیز باقیمانده است. اهداکنندگان به ندرت مسئولیت خرابی کالاهای باقیمانده را بر عهده میگیرند. بنابراین، مسئولیت اقتصادی و عملی این محصولات بر عهدهی کشور دریافتکننده است. وجود پسماند پزشکی در محل حادثه، باعث ایجاد مشکلات بهداشتی و زیستمحیطی برای منطقهای است که در آن حادثه رخ داده است. پسماند میتواند باعث انتشار عفونتهای جدیدی شود که در ایجاد پیچیدگی بیشتر برای کار امدادی نقش دارند (Buffoe and Luo, 2020).
فهرست مطالب
۱- فصل اول: مقدمه و کلیات.. ۲
۱-۱- مقدمه. ۲
۱-۲- بیان مساله. ۳
۱-۳- نوآوری تحقیق. ۶
۱-۴- اهداف تحقیق. ۷
۱-۵- فرضیات تحقیق. ۷
۲- فصل دوم: مروری بر ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق.. ۹
۲-۱- مقدمه. ۹
۲-۲- زنجیره تأمین.. ۹
۲-۳- تعریف مدیریت زنجیره تأمین.. ۱۰
۲-۴- تاریخچه مدیریت زنجیره تأمین.. ۱۱
۲-۵- عملیات مدیریت زنجیرۀ تأمین و عملکرد شرکت.. ۱۱
۲-۶- مشکلات زنجیرۀ تأمین.. ۱۳
۲-۶-۱- عدم اطمینان. ۱۳
۲-۶-۲- عدم هماهنگی.. ۱۳
۲-۷- معیارهای عملکرد زنجیره تأمین.. ۱۴
۲-۸- رقابت واقعی در محیط کسب و کار بین زنجیره های تأمین.. ۱۵
۲-۹- مطالعه اهمیت و کاربرد فناوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تأمین.. ۱۶
۲-۱۰- نقش و اهمیت اطلاعات در زنجیره تأمین.. ۱۸
۲-۱۱- مشخصه های زنجیره تأمین با رویکرد جریان اطلاعات.. ۱۹
۲-۱۱-۱- پوشش گسترده ۱۹
۲-۱۱-۲- کانال های دستیابی بیشتر. ۲۰
۲-۱۱-۳- اطلاعات با کیفیت بالا. ۲۰
۲-۱۱-۴- یکپارچگی با تأمین کنندگان و رابطه آن با عملکرد شرکت.. ۲۰
۲-۱۱-۵- یکپارچگی داخلی و رابطه آن با عملکرد شرکت.. ۲۱
۲-۱۱-۶- یکپارچگی با مشتریان و رابطه آن با عملکرد شرکت.. ۲۱
۲-۱۲- چالشهای زنجیره تامین.. ۲۲
۲-۱۲-۱- وظیفه ۱: طراحی زنجیره تامین به منظور کسب مزیت استراتژیک… ۲۲
۲-۱۲-۲- وظیفه ۲: پیادهسازی روابط مشارکتی.. ۲۲
۲-۱۲-۳- وظیفه ۳: تحمیل شراکتهای زنجیره تامین.. ۲۲
۲-۱۲-۴- وظیفه ۴: مدیریت اطلاعات زنجیره تامین.. ۲۳
۲-۱۲-۵- وظیفه ۵: حذف هزینه از زنجیرهتامین.. ۲۳
۲-۱۳- زنجیرۀ تأمین بشردوستانه. ۲۳
۲-۱۴- پیشینه پژوهش… ۲۶
۲-۱۴-۱- پیشینه داخلی.. ۲۶
۲-۱۴-۲- پیشینه خارجی.. ۳۱
۳- فصل سوم: نتیجه گیری و پیشنهادهای آتی.. ۴۱
۳-۱- مقدمه. ۴۱
۳-۲- نتیجه گیری.. ۴۱
فهرست منابع و مآخذ. ۴۴
هنوز بررسیای ثبت نشده است.