مقایسه اختلالات شخصیت در ورزشکاران حرفه ای پرورش اندام و دو میدانی
بیان مساله
واژه شخصیت به ویژگی هایی دیرپا و پایدار یک فرد اطلاق می شود که در رفتاری که در شرایط مختلف زندگی از خود نشان می دهد تظاهر پیدا می کند. شخصیت زمانی ناسازگار یا اختلال آمیز تلقی می شود که شخص قادر نباشد رفتار خود را بر اساس تغییرات معنی دار محیطی تعدیل نماید و خود را با آن همساز کند(شاکری و همکاران، ۱۳۸۳). اختلال شخصیت[۱] بر اساس تعریف کتابچه تشخیصى و آمارى اختلالات شخصیت عبارت است از تجارب درون ذهنى و رفتارى بادوامى که با ملاک هاى فرهنگى منطبق نیست، نفوذى غیرقابل انعطاف دارد، از نوجوانى یا جوانى شروع مى شود، در طول زمان تغییر نمى کند و موجب ناخشنودى فرد و مختل شدن کارکردهاى وی مى شود. در مدل جایگزین، اختلالات شخصیت با تخریب در کارکرد شخصیت و صفات شخصیتی مرضی مشخص می شود. تشخیص اختلالات شخصیتی خاصی که از این مدل اقتباس شده اند شامل اختلالات شخصیت ضد اجتماعی، اجتنابی، مرزی، خودشیفته، وسواسی- جبری و اسکیزوتایپال می شود. این رویکرد همچنین یک تشخیص اختلال شخصیت- صفت مشخص شده (تصریح شده(Specified) (PD-TS) را در بر می گیرد که زمانی به کار می رود که اختلال شخصیت وجود دارد اما ملاک های یک نوع اختلال شخصیت خاص برآورده نمی شود[۲]. اختلالات شخصیت به سه دسته تقسیم مى شود؛ دسته اول اختلال شخصیت پارانوئید، اسکیزوئید و اسکیزوتایپى را در بر دارد که داراى ویژگى عجیب و غریب و نامتعارف بودن هستند؛ دسته دوم اختلال شخصیت ضد اجتماعى، مرزى، نمایشى و خودشیفته را شامل می شودکه افراد مبتلا نامتعادل و هیجانى هستند. در دسته سوم نیزاختلالات دورى گزین، وابسته و وسواسى- جبرى قرار دارند که افراد مبتلا به این اختلالات اغلب مضطرب، و هراسان به نظر مى رسند(کاپلان وسادوک[۳]، ۱۳۸۹).
با توجه به مطالب فوق پژوهش حاضر با هدف مقایسه اختلالات شخصیت در ورزشکاران حرفه ای پرورش اندام و دو میدانی در سال ۹۵-۱۳۹۴، انجام می پذیرد.
اهمیت و ضرورت پژوهش
شخصیت عبارت است از سبک ویژه تفکر و رفتار هر فرد. به عبارت دیگر نحوه خاص فکر کردن و رفتار کردن هر فرد بیانگر شخصیت وی است . بدین ترتیب اگر شخصیت فرد یا الگوهای معمولی پاسخ های او در برابر موقعیت ها را بشناسیم می توانیم رفتار او را در موقعت های جدید پیش بینی کنیم(فاتحی زاده و همکاران، ۱۳۸۶). اکثر مردم به طریقی نسبتاً قابل پیش بینی و منحصر به فرد در مقابل پدیده ها واکنش نشان می دهند؛ ولی در عین حال نوعی انعطاف پذیری سازگارانه و مخصوص هم دارند. شخصیت ما ثابت و ایستا نیست (آزاد، ۱۳۸۷). ما از تجارب گذشته درس می گیریم و سعی می کنیم در موقعیت های مختلف، پاسخ های مختلف و متنوع نشان بدهیم تا بتوانیم به خوبی از عهده کارها برآییم. این یادگیری و انطباق چیزی است که افراد مبتلا به اختلال شخصیت غالباً از عهده آن بر نمی آیند. اختلال شخصیت، یک الگوی فراگیر(نافذ)، با دوام و غیر قابل انعطاف از تجارب درونی و رفتار بیرونی است که به طرز مشخص با انتظارات فرهنگی فرد تفاوت دارد و به درماندگی یا اختلال منجر می شود. اختلالات شخصیت شایع و مزمن هستند و میزان شیوع آنها در جامعه عمومى بین ۱۰ تا ۲۰ درصد تخمین زده شده است و علایم آن طى چند دهه نمایان مى شود(کاپلان و سادوک، ۱۳۸۹). علایم روانشناختى افراد می تواند تحت تأثیر اختلالات شخصیت قرار گیرد. علایم روانشناختى شامل جسمانى سازى، افسردگى و اضطراب می شود. جسمانی سازى شامل ناراحتى هاى ناشى از مشکلات جسمانى مانند مشکلات قلبى- عروقى، معده و مشکلات ماهیچه ای می شود، افسردگى نشانه های مرتبط با افسردگى از قبیل بی علاقگی، غمگینى و افکار خودکشى را در بر می گیرد و اضطراب به احساسات ترس، عصبانیت، وحشت و تشویش مربوط می شود(کیامرثی و همکاران، ۱۳۹۰).
طیف محدود تجارب و پاسخ هایی که مبتلایان به این اختلال از خود نشان می دهند، اغلب منجر به مشکلات روانشناختی ، اجتماعی و شغلی می شود(خانجانی، ۱۳۹۱). این اختلالات قاعدتاً در نوجوانی یا آغاز بزرگسالی شروع می شود. اختلال شخصیت، درماندگی و مشکلات ناشی از آن دامن گیر فرد می شود( محمود علیلو و همکاران،۱۳۹۰). در این میان بررسی اختلالات شخصیت در بین ورزشکاران حرفه ای از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
تعریف شخصیت از دیدگاه روانشناسی
روان شناسان در بحث از شخصیت، بیش از هر چیز به تفاوت های فردی توجه دارند، یعنی ویژگی هایی که یک فرد را از افراد دیگر متمایز می کنند. لغت شخصیت که در زبان لاتین (Personalitc) خوانده می شود، ریشه در کلمه لاتین (Persona) دارد. این کلمه به نقاب یا ماسکی گفته می شود که بازیگران تئاتر در یونان قدیم به صورت خود می زدند. به مرور معنای آن گسترده تر شد و نقشی را نیز که بازیگر ادا می کرد، در بر گرفت. بنابراین، مفهوم اصلی و اولیه شخصیت، تصویری صوری و اجتماعی است و بر اساس نقشی که فرد در جامعه بازی می کند، ترسیم می شود. یعنی در واقع، فرد به اجتماع خود شخصیتی ارائه می دهد که جامعه بر اساس آن، او را ارزیابی می نماید(اتکینسون به نقل از براهینی، ۱۳۸۱).
شخصیت را بر اساس صفت بارز، یا مسلط یا شاخص فرد نیز تعریف کرده اند و بر این اساس است که افراد را دارای شخصیت برونگرا، یا درونگرا و یا پرخاشگر و امثال آن می دانند. از شخصیت تعریف های متعدد و گوناگونی را ارائه کرده اند. اما تعریف شلدون که تعریفی کل و جامع و مانع به نظر می رسد، این است: «شخصیت سازمان پویای جنبه های ادراکی و انفعالی و ارادی و بدنی(شکل بدن و اعمال حیاتی بدن ) فرد آدمی است»(کریمی، ۱۳۷۶).
مراد از شخصیت، الگوهای معینی از رفتار و شیوه های تفکر است که نحوۀ سازگاری شخص را با محیط تعیین می کند(کارور؛ ترجمه رضوانی، ۱۳۸۷).
شخصیت یک مفهوم انتزاعی است. دانشمندان به چنین مفهومی ساختار می گویند. این حقیقت که شخصیت یک ساختار است، تعریف آن را مشکل می کند (شولتز، ترجمه سیمحمدی، ۲۰۱۳).
آلپورت در سال ۱۹۳۷ بعد از آن که حدود ۵۰ تعریف از شخصیت را مورد بررسی قرار داد، چند تعریف شخصیت را مطرح می کند: شخصیت یعنی سازمان پویایی از سیستم های روان _ تنی فرد است که رفتارها و افکار خاص او را تعیین می کند(به نقل از سید محمدی، ۱۳۹۲).
ج.پی.گیلفورد شخصیت را بدین گونه تعریف کرده است که: شخصیت عبارت است از الگوی منحصر به فرد صفات شخصیتی است.(به نقل از جمالفر، ۱۳۸۶).
کتل از روان شناسانی است که معتقد است رگه های متمایز و جنبه های شخصیت، جلوه های واقعی فرد است و باید آنها را واجد معنای روان شناختی دانست(شاملو، ۱۳۸۸).
در حقیقت، تعریف شخصیت از دیدگاه هر دانشمند و یا هر مکتب و گروهی به نظریه خاص آنها بستگی دارد.گرچه همۀ نظریه پردازان شخصیت با یک تعریف واحد از آن موافق نیستند، اما می توانیم به تعریفی قابل قبول برسیم که به طور نسبی حاوی ویژگی های مشترک تعریف های ذکر شده باشد.
شخصیت به مجموعه افکار ، هیجانات و رفتارهای متمایز و پایداری گفته می شود که شیوۀ انطباق ما با دنیا را نشان می دهد.
« شخصیت عبارت است از الگوی نسبتاً پایدار صفات، گرایش ها، یا ویژگی هایی که تا اندازه ای به رفتار افراد دوام می بخشد» (گروسی و همکاران، ۱۳۷۷).
هنوز بررسیای ثبت نشده است.